مدیریت بازاریابی یا مارکتینگ به عنوان فرایندی مدیریتی اجتماعی تعریف میشود که بوسیلهٔ آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادلهٔ کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواستههای خود اقدام میکنند. برای روشن شدن این تعریف باید اصطلاحات مهم نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار را بررسی کرد.
بازاریابی چیست
علم مدیریت بازاریابی یا مارکتینگ بیش از آنکه یک مفهوم تجاری یا علمی باشد، مفهومی فلسفی است که در ابعاد مختلف ارتباطات و حتی زندگی ما جاریست. هنوز هم بسیاری از مردم فکر می کنند بازاریابی (Marketing) یعنی این که بروشوری را در دستمان بگیریم و بریم به صد جای مختلف و التماس کنیم که از ما چیزی بخرند!
مدیریت بازاریابی امیال و نیازهای پاسخ داده نشده را شناسایی میکند. همچنین ضمن تعریف و تخمین اندازه یک بازار تعریف شده، میزان سودآوری آن را نیز اندازهگیری میکند. به عبارت دیگر مدیریت بازاریابی، بخشهایی از بازار را به عنوان مناسبترین بخش بازار برای شرکت شناسایی و مشخص میکند که شرکت نیز توانایی و امکان عرضه خدمات به آنها را دارد و همچنین مناسبترین محصولات و خدمات مورد نیاز آن بخش را طراحی و معرفی میکند. یکی از کارکردهای بازاریابی طی سالهای اخیر، تجاریسازی میباشد. حتی در برخی کتابهای جدید، تجاریسازی ترجمه مارکتینگ معرفی شدهاست. از جمله این کتابها، کتاب قدرت پنهان مشتری، ترجمه دکتر سینا شریعتی میباشد.
درباره مدیریت بازاریابی
تعداد معدودی با واقع بینی بیشتر، فروش و بازاریابی را به مثابه اصول مدیریتی مجزا میدانند. در بعضی کشورها مانند ایالات متحده آمریکا، تخصص بازاریابی و ارتباطات را از یکدیگر جدا میکنند: روابط عمومی، نوشتن متن سخنرانی و ارتباطات داخلی اغلب از بازاریابی که بیشتر تمرکز آن بر ارائه مستقیم محصولات و خدمات به مشتریان است جدا میشود.
شرکتهای دیگر راهبردی تلفیقی اتخاذ میکنند که در آن تمام ارتباطات، فروش و بازاریابی مستقیم و غیر مستقیم بهطور همهجانبه و کلی مدیریت میشوند. استدلال محکم دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه بازاریابی نقش همه افراد است و فقط به عهده بخش بازاریابی نیست دیوید پاکارد از پایه گذاران Hewlett- Packard میگوید: «اهمیت بازاریابی بسیار بیشتر از آن است که تنها به بخش بازاریابی واگذار شود».
یک دیدگاه مدرن حاکی از این است که افرادی که عنوان مدیران بازاریابی را برخود دارند، در واقع مشاوران و اتئلاف دهندگان متخصصی هستند که محرک و الهام بخش کل سازمان به سوی چارچوب ذهنی، راهبرد و شیوه عملکرد بازار محور یا مشتری محور میباشند. این افراد تخصص خود را در برخی جوانب مدیریت بازاریابی به کار میبندند. مدیریت بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول (کالاها یا خدمات) و مشتری گفته میشود. مدیریت بازاریابی گاهی اوقات به هنر فروش نیز معروف است، ولی فروش یکی از توابع کوچک مدیریت بازاریابی به حساب میآید.
تعریف لغتنامهای بازاریابی عبارت است از «فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن نیازهای مصرفکنندگان.» به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواستههای مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرایند سودآوری برای شرکت است. بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است، از این رو موجب سفارشهای آینده میشود. در واقع مدیریت بازاریابی ، فرایندی است که بین تواناییهای شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد میکند.
سرجیو زیمن در کتاب خود “پایان عصر بازاریابی سنتی” بازاریابی را اینچنین تعریف میکند:بازاریابی دربارهٔ داشتن برنامهها و ترویجها و تبلیغات و هزاران چیز دیگری است که در متقاعد کردن مردم به خرید یک محصول، مؤثر واقع شوند. در مورد رستورانهای غذای سرپایی، بازاریابی گاززدنها و هرت کشیدنها. در مورد خطوط هوایی، بازاریابی یعنی نشستن آدمها روی صندلیها. بحث مدیریت بازاریابی دربارهٔ منفعت و نتایج است.
مدیریت بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرفکننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد.
هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است. بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ میدهند، شروع میشود. بطور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه بیتوجهی به دیگر نیازهاست.
اصطلاحات پایه ای بازاریابی
نیاز ( Need ) : حس درونی افراد است، افراد حتی ممکن است از این نیاز خود، آگاهی نداشته باشند. این نیازها شامل نیازهای فیزیکی و عاطفی و… می شود. درواقع به نحوی احساس محرومیت انسان نسبت به برخورداری از یک خدمت یا کالا را نیاز یا Need میگوییم.
خواسته ( Want ) : بطور ساده وقتی یک نیاز برای انسان برجسته شود تبدیل به خواسته میشود. خواسته نمود عینی نیاز است، اینکه شما گرسنه می شوید و به دنبال رفع گرسنگی برمی آیید یعنی به دنبال رفع نیاز خود، خواسته ای یافته اید. در این مورد برای رفع گرسنگی گزینه های متفاوتی مثل تهیه ی خوراکی از بیرون، رفتن به خانه و خوردن غذا یا موارد دیگر خواسته های شما را تشکیل می دهید.
بیشتر بخوانید : تاثیر دیجیتال مارکتینگ بر توسعه کسب و کارهای حوزه سلامت
تقاضا ( Demand ) : حال اگر شما توان مالی تحقق خواسته ی خود را داشته باشید، تقاضا شکل می گیرد. و شما با خریدن کیک و شیر کاکائو به گرسنگی خود پاسخ می دهید.
کالا (Good) : از دیدگاه علم اقتصاد، محصولات و مواد مختلفی که توسط تولیدکننده، به بازار یا Market عرضه شود و در برابر دریافت پول، یکی از نیازهای انسان را تأمین و رفع کند، کالا نام دارد. نیاز، خواسته و تقاضا، انسان را به سوی کالاهایی می کشاند که میتواند این نیازها، خواستهها و تقاضاهایش را برآورده سازد.
مبادله (Exchange) : دریافت چیزی مطلوب از کسی در مقابل ارائه چیزی به او. مبادله فقط یکی از انواع روشهاییست که مردم به وسیله آن کالای مطلوب خود را به دست میآورند. در واقع مبادله عبارتست از عمل به دست آوردن درخواست از یک شخص و دادن چیزی در مقابل آن. (ارتباط) مبادله روشهایی است که مردم میتوانند توسط آن کالای موردنیاز و درخواست خود را به دست آورند.
مبادله از محدودیت خاص خود برخوردار است: مردم ناچار به التماس یا محتاج بخشش دیگران نیستند. مردم باید دارای مهارتها و تخصصهایی باشند که بتوانند چیز مورد احتیاجی را تولید نمایند یا خدمت موردنیازی را ارائه کنند و در مقابل کار یا کالای تولید یا ارائه شده دیگران را به دست آورند. مبادله هدف اصلی (بازاریابی) میباشد. برای اینکه یک مبادله صورت پذیرد، شرایط متعددی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند: باید حداقل دو طرف وجود داشته باشد و هر طرف نیز باید چیز ارزشمندی برای طرف مقابل در اختیار داشته باشد، هر طرف باید بخواهد تا با طرف دیگر معامله کند و هرکدام باید در قبول یا رد محصول ارائه شده توسط دیگری آزاد باشند و بالاخره هر طرف باید قادر به برقراری ارتباط و تحویل کالا باشند.
این شرایط، مبادله را ممکن می سازد. برای اینکه یک معامله واقعا صورت پذیرد، دو طرف باید به توافق برسند. اگر آنها موافق باشند، چنین نتیجه میگیریم که عمل مبادله، طرفین را در شرایط و موقعیت بهتری از کار قرار داده است. زیرا هر یک از آنها در قبول یا رد پیشنهاد آزاد بوده است. با این توصیف، درست همانطور که تولید محصول ایجاد ارزش میکند، مبادله نیز ایجاد ارزش میکند و این امر تواناییهای مصرفی بیشتری را به مردم میدهد.
معامله (Transaction) : توافق، ارتباط یا حرکتی را که بین خریدار و فروشنده برای تبادل یک دارایی و وجه صورت میگیرد، معامله میگویند. وقتی یک واحد برای مبادله کالا در میان باشد، معامله بوجود میآید.
بازارها (Markets) : مفهوم معاملات ما را به مفهوم یک بازار (کسب و کار) هدایت مینماید. یک بازار عبارتست از مجموعه خریداران واقعی و بالقوه یک کالا.
همانطور که تعداد افراد و معاملات در یک جامعه رو به افزایش است، تعداد تجار و مکانهای بازار نیز رو به افزایش است. در جوامع پیشرفته، بازار لزومی ندارد که به صورت مکانی که خریدار و فروشنده در آن به داد و ستد ارزشها میپردازند، باشد با حمل و نقل و ارتباطات مدرن، (بازاریابی اینترنتی) یک تاجر میتواند یک کالا را در برنامه آخر شب تلویزیون تبلیغ (کمپین تبلیغاتی) نماید. توسط تلفن از صدها مشتری سفارش بگیرد و روز بعد آن کالا را برای خریداران پست نماید بدون اینکه هیچ گونه برخورد حضوری با خریدار داشته باشد. (مارکتینگ و بازاریابی اینترنتی)
یک بازار میتواند در اطراف یک محصول، یک خدمت، یا هر چیز با ارزشی رشد نماید. به عنوان مثال: یک بازار کار، شامل افرادی است که تمایل دارند کار خود را در مقابل دستمزد یا محصولات، ارائه دهند. موسسات مختلفی از قبیل موسسات کاریابی و موسسات مشاوره، در اطراف یک بازار کار رشد کردند تا بتوانند به عملکرد آن به نحو بهتری کمک نمایند. بازار پول یکی دیگر از بازارهای مهم میباشد که برای این به وجود آمده است تا احتیاجات مردم را برآورده کند، بنابراین آنها میتوانند پول قرض بگیرند، قرض بدهند یا پس انداز کنند.
بازاریاب (Marketing) : بازاریابی یعنی کار کردن با بازارها، به این منظور که باعث رضاینمندی احتیاجات و خواسته های بشر میگردد. پس ما به تعریف خودمان در مورد بازاریابی، برمیگردیم. به عنوان «فعالیتهای بشر که برای ارضاء کردن احتیاجات و خواسته ها از طریق تبادل فرایندها هدایت میشود» تبادل فرایندها، مستلزم کار است. فروشندگان مجبورند خریداران را جستجو کنند، نیازهای آنها را شناسایی نموده و کالاهای خوب و مناسب طراحی نمایند، آنها را توسعه داده، انبار نموده و قیمت گذاری کرده و تحویل نمایند. چنین فعالیت هایی از قبیل توسعه محصول، تحقیق، ارتباطات، توزیع، قیمت گذاری و خدمات،فعالیتهای اصلی (اصولی) بازاریابی می باشند.
بیشتر بخوانید : پیاده سازی یک کمپین بازاریابی موفق
اگرچه ما معمولا به مارکتینگ و مدیریت بازاریابی به عنوان ادامه کسب توسط فروشنده، می اندیشیم اما خریداران نیز به فعالیتهای بازاریابی میپردازند. مصرف کنندگان وقتی « بازاریابی » میکنند که به جستجوی کالاهایی که توان پرداخت قیمت آنها را دارند می پردازند. نمایندگی یک شرکت زمانی بازاریابی میکند که به دنبال فروشندگان رفته و برای شرایط خوب، چانه میزند. یک «بازار فروشندگان» بازاری است که در آن فروشنده دارای قدرت زیادتری میباشد و خریداران مجبورند که خیلی دقیق و کوشا باشند. در یک «بازار خریداران»، خریدار دارای قدرت زیادی بوده و فروشنده، مجبور است که بسیار فعال و کوشا باشد.
بازاریابی هدف
تمرکز تلاش های مدیریت بازاریابی بر یک و یا تعداد بسیار کمی از بخشهای کلیدی بازار، مبنای بازاریابی هدف است. روشهای اصلی برای تقسیم بازار عبارتند از :
۱ . تقسیم بندی جغرافیایی
هدف از این نوع تقسیم بندی ، تخصص یافتن در برآوردن نیازهای مشتریان در یک منطقه ی جغرافیایی خاص است. برای مثال یک فروشگاه مواد غذایی ممکن است تصمیم بگیرد آگهی های تبلیغاتی اش را (کمپین تبلیغاتی) فقط برای افرادی که در شعاع یک کیلومتری آن زندگی می کنند ، بفرستد.
۲ . تقسیم بندی مشتریان
با این روش ، بنگاه به دنبال شناخت (تبلیغ) برای آن گروه از کسانی است که بیشتر احتمال می رود به خرید محصولات آن بپردازند. متغیرهای مورد استفاده در تقسیم بندی مشتریان عبارتند از :
- متغیرهای مردم شناسی : مثل میزان درآمد ، سن ، جنسیت ، تحصیلات و …
- متغیرهای روان شناختی : مثل شخصیت ، ارزش ها و اهداف
- متغیرهای رفتاری : مثل میزان سود طلبی ، میزان استفاده از محصول و وفاداری به آن
انواع کالا در مبحث مدیریت بازاریابی
- کالاهای مصرفی: کالاهایی که در بازار عرضه میشوند و به فروش میرسند تا توسط مصرفکنندگان خریداری شوند و به مصرف برسند.
- کالاهای واسطهای: کالاهایی که تولیدکنندگان دیگری برای تولید کالاهای مختلف دیگر، آنها را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند.
- کالاهای ضروری: کالاهایی که نیازهای اولیه مصرف کنندگان را تأمین میکنند.
- کالاهای تجملی: کالاهایی که برای تأمین نیازهای کم اهمیت تر مصرف میشود.
معرفی انواع بازاریابی
بازاریابی دارای انواع مختلفی است:
- بازاریابی صنعتی
- بازاریابی مصرفی
- بازاریابی چندسطحی
- بازاریابی پارتیزانی
- بازاریابی مویرگی
- بازاریابی چریکی
- بازاریابی دهان به دهان
- بازاریابی اینترنتی
- بازاریابی تک به تک
- بازاریابی شبکهای
- بازاریابی ویروسی
- بازاریابی سیستماتیک
- بازاریابی مفهومی
- بازاریابی ترکیبی
- بازاریابی ارزشی
- بازاریابی پیامکی
نسلهای بازاریابی
فیلیپ کاتلر بازاریابی را به سه نسل متفاوت تقسیم نموده است:
نسل اول بازاریابی:
تولید => بازاریابی
از نظر کاتلر در سالهای پیش از ۱۹۷۰ ابتدا محصولات تولید و سپس وارد بازار شده و در نهایت توسط بازاریابان به جستجوی چگونگی فروش به اشخاص تفکر میشد. از نظر کاتلر این نوع بازاریابی امروزه در بازار منسوخ شده و چنینی بازاریابی ای منجر به شکست خواهد بود.
نسل دوم بازاریابی:
تحقیق => تولید => بازاریابی
کاتلر در ادامه همان بحث تشریح میکند که در نسل دوم بازاریابی تولیدکنندگان اقدام به ارائه سبک جدیدی از بازاریابی نمودند. شیوهای که پیش از تولید به امر بازاریابی پرداخته و پس از پیدا نمودن نیازمندیهای فعلی مشتریان، سپس اقدام به تولید نموده و محصولی مطابق با خواسته و پسند مشتریان را تولید و به بازار ارائه نماید. این نسل از بازاریابی نیز در سالهای حدود ۱۹۹۰ منسوخ گردید.
نسل سوم بازاریابی:
تحقیق => تولید => بازاریابی => ارتباط دائمی با مشتری تا نفوذ به ذهن و قلب او
در نسل سوم بازاریابی کاتلر عنوان مینماید که امروزه ما جهت موفقیت در فرایند فروش نیازمند یک همراهی با مصرفکنندگان تا پس از مصرف هستیم. مدیران بازاریابی موفق در دنیا امروزه میبایست تا پس از مصرف با مصرفکنندگان در ارتباط بوده و نیازهای آنان حین و پس از مصرف را نیز پاسخ گویند.
تحقیقات بازاریابی
رفتار مشتری شما برای مثال در فصل پاییز ممکن است با بهار تفاوت داشته باشد. شرایط اقتصادی کشور، اوضاع سیاسی و دهها و صدها عامل مختلف میتواند بر رفتار مشتریان فعلی و احتمالی شما تاثیر بگذارد.
تحقیقات بازاریابی این بینش را به شما میدهد که در جمع آوری اطلاعات بتوانید ذهن مشتریتان را در زمانها و شرایط مختلف بخوانید و همچنین میتوانید برای دریافت یک ایده بهتر برای توسعه کسب و کار خود به تحقیق و افزایش آگاهی از روندی که در بازار صنعت شما طی میشود بپردازید.
یک مدیر موفق از هر کسب و کاری باید محصول یا خدماتی را که به مشتری ارائه می دهد بشناسد و بداند که این کالا یا خدماتی که به مشتری میدهد چه تفاوتهایی با کالا و خدمات رقبا دارد؟
یک طرح بازاریابی مناسب میتواند به شناخت مزایا، ویژگیها و تفاوتهای خاص یک محصول یا خدمات و همچنین راههای جذب نوع مناسب مشتری و البته وفادارسازی آن کمک کند. طرح بازاریابی (Marketing Plan)، از مهمترین ارکان یک فرآیند بازاریابی موفق طرح بازاریابی در اصل یکی از اصلی ترین اجزای طرح کسب و کار (Business plan) شما میباشد.
بیشتر بخوانید : مراحل انجام تحقیقات بازاریابی
یک طرح بازاریابی خوب، شما را با اهداف روشن آشنا میکند؛ به طوری که شما میتوانید دستاوردها و نتایج تلاشهای خود را در بازاریابیتان اندازهگیری کنید.
تأثیر تکنولوژی در مدیریت بازاریابی
با ظهوری فناوری وب دو، شبکههای اجتماعی، پرینترهای سه بعدی، پهبادها و … مدیریت بازاریابی دچار تغییرات جدی و جدیدی شدهاست. برای مثال با دسترسی همگان به وب و امکان مقایسه قیمتهای محصولات با یکدیگر، جنگ عرضهکنندگان بر سر کاهش قیمتها افزایش یافتهاست. همچنین ظهور شبکههای اجتماعی باعث ایجاد بستری مناسب برای تبلیغات ویروسی شدهاست که این مهم خود از قدرت عرضهکنندگان رسانههای سنتی میکاهد و قدرت را به خلق کنندگان محتوی میدهد. در ارتباط با ظهور پرینترهای سه بعدی میتوان به بخش عرضه محصول در بازاریابی اشاره کرد و گفت که که با همه گیر شدن پرینترهای سه بعدی و افزایش کیفیت و دقیت آنها، جابجایی محصولات نهایی کاهش مییابد و بیشتر انتقال مواد خام صورت میپذیرد.
ابعاد گوناگون بازاریابی
- بازارگرایی (Market Orientation): گرایش به بازار و نیاز مشتریان اولین ویژگی بازاریابی جدید است، مدیر موفق در بازار کسیست که سازمان را با شرایط روز همگام کند؛ و این زمانی امکان پذیر است که کارکنان و مدیران سازمان بر اساس رفتار و گرایش بازار عمل کنند.
- بازارشناسی (Market Studies): شناخت، لازمهی هر حرکت عاقلانه و هر تصمیم اصولیست، شناخت بازار تلاشی نظاممند است برای گردآوری، ثبت و ضبط اطلاعات مربوط به همهی اجزای تشکیل دهندهی نظام بازار و همه عواملی که بر نظام بازار تاثیر میگذارند.
- بازارداری: بازارداری یعنی حفظ مشتریان کنونی و تشویق و ترغیب آنها به خرید بیشتر و تداوم خرید از طریق ایجاد و ارتقای سطح «رضایت» در آنها. آگاهی از رفتار مشتریان، ارتباط برقرار کردن با آنان، داشتن اطلاعات روانشناختی وجامعهشناختی و نیز اطلاع داشتن از حرکات و امکانات رقبا نقش مهمی در حفظ و مدیریت نیاز مشتریان دارد.
- بازاریابی: بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشهایی که سازمان میتواند در آن جا به صورت مفید تر و موثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیاز و خواسته بازار باشد. بازاریابی یعنی بخشبندی یا تقسیم بازارها و تعیین محصولات و خدمات شرکت برای مناسبترین بازارها جهت عرضه.
- بازارسازی: بازارسازی یعنی نفوذ در بازار و معرفی و شناساندن سازمان و محصولات و خدمات آن با استفاده از عوامل قابل کنترل بازاریابی (محصول، قیمت، توزیع وترفیع فروش). بازاریابان با بکارگیری درست و اصولی این عوامل میتوانند در شرایط مختلف جایگاهی در بازار برای خود به دست آورند و با سیاستها و برنامههای مناسب، سهم بیشتری را از بازار در اختیار بگیرند.
- بازارگردی: بازارگردی وظیفهای است که بازاریاب (Marketer) را وادار میسازد تا بیش از دیگران با تحولات و تغییرات بازارها آشنا گردد. این آگاهی از طریق حضور در صحنه رقابت و مبادله و مشاهده بازارها امکانپذیر است. شرکت کردن در نمایشگاهها، بازدید از بازارهای گوناگون و بودن در محیط بازار، دید مدیران را بازتر میسازد. به عبارتی، مهمترین نقش بازارگردی، تقویت و گاهی تغییر «دید» است.
- بازارسنجی: بازارسنجی یعنی تحلیل موقعیت بازار با توجه به آنچه بودیم و داشتیم، آنچه هستیم و داریم و آنچه باید داشته باشیم. همه محصولات و خدمات و سازمانها دارای منحنی عمر خاصی هستند که این منحنی شامل مراحل معرفی، رشد، بلوغ و اشباع و افول است و هر مرحله شرایط ویژهای دارد که بازاریاب باید براساس این ویژگیها، واکنشهای مناسبی نشان دهد. بازار سنجی یا ارزشیابی و سنجش فعالیتهای سازمان، نقاط قوت و ضعف را نسبت به شرایط موجود و رقبا به خوبی آشکار می سازد.
- بازارگرمی: برای بازارداری لازم است بازارگرمی را از دست ندهیم، بازارگرمی به معنی تبلیغات و تشویق به موقع جهت آگاه ساختن، متقاعد ساختن و ترغیب مشتریان برای ارتباط بیشتر با سازمان و خرید از آن و مقابله با حرکات رقباست. یکی از مهمترین ابزارهای بازار گرمی استفاده از خلاقیت، نوآوری و ابتکارات در صحنه رقابتی بازار است.
- بازارگردانی: بازارگردانی یعنی مدیریت بازار که شامل برنامهریزی، اجرا و کنترل امور گوناگون بازار در ابعاد گوناگون بازاریابیست. بازارگردانی شامل تنظیم استراتژیها و برنامهها، سازماندهی و اجرای همهی امور مربوط به شناساندن و معرفی محصولات شرکت به بازارها، نظارت بر فعالیتها برای دستیابی به اهداف سازمان و ایجاد رضایت برای مشتریان و جامعه است.
مدیریت بازاریابی چیست، مفهوم مدیریت بازاریابی ، معنی مدیریت بازاریابی ، انواع بازاریابی، تعریف مدیریت بازاریابی ، تعریف کلاسیک مدیریت بازاریابی ، مارکتینگ چیست، فلسفه مدیریت بازاریابی ، مفهوم مارکتینگ، تعریف مارکتینگ، تعریف کلی مدیریت بازاریابی